تقدیر
از انسانها غمی به دل نگیر؛ زیرا خود نیز غمگین اند؛ با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خودشک دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند . .
 
 

                                                    

عشق چیست؟
مادر گفت عشق یعنی فرزند.
پدر گفت عشق یعنی همسر.
دخترک گفت عشق یعنی عروسک.
معلم گفت عشق یعنی بچه ها.
خسرو گفت عشق یعنی شیرین.
شیرین گفت عشق یعنی خسرو.
فرهاد گفت: …. ؟
فرهاد هیچ هم نگفت.
فرهاد نگاهش را به آسمان برد؟ باچشمانی بارانی. میخواست فریاد بزند اما سکوت کرد!‌ میخواست شکایت کند اما نکرد. نفسش دیگر بالا نمی آمد؟ سرش را پایین آورد و رفت! هر چند که باران نمی گذاشت جلوی پایش را ببیند! ولی او نایستاد. سکوت کرد و فقط رفت. چون میدانست او نباید بماند. و عشق معنا شد.


ارسال شده در تاریخ : شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 23:3 :: توسط : عاطفه

 
مرا ببخش به خاطر احساسی که به تو داشتم

توئی که بی ریا همچون دوستی پاک و بی ادعا همراه من بودی

و من در این میان تو را ورای دوستی در دلم جای دادم

مرا ببخش ...

*
نگرانم !

برای روزهایی که می آیند تا از تو تاوان بگیرند و تو را مجازات

کنند!

نگرانم !

برای پشیمانی ات، زمانی که هیچ سودی ندارد!

نگرانم !

برای عذاب وجدانت ، که تو را به دار میکشد و می کُشد
 

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 26 اسفند 1391برچسب:, :: 22:59 :: توسط : عاطفه

حکمت کارهای خدا

تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دورافتاده برده شد، او با بیقراری به درگاه خداوند دعا می‌کرد تا او را نجات بخشد، او ساعتها به اقیانوس چشم می‌دوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمی‌آمد.
سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک خارج از ساحل بسازد ....

تا از خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید، روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود، بدترین چیز ممکن رخ داده بود، او عصبانی و اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟»


صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک می‌شد از خواب برخاست، آن می‌آمد تا او را نجات دهد.


مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟»
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم


ارسال شده در تاریخ : شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, :: 17:37 :: توسط : عاطفه

داستان - دیوانگی و عشق

زمان های قدیم٬ وقتی هنوز راه بشر به زمین باز نشده بود. فضیلت ها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند.

ذکاوت گفت بیایید بازی کنیم. مثل قایم باشک!

دیوانگی فریاد زد: آره قبوله من چشم می زارم!

چون کسی نمی خواست دنبال دیوانگی بگردد٬‌ همه قبول کردند.

دیوانگی چشم هایش را بست و شروع به شمردن کرد: یک٬ ... دو٬ ... سه٬ ... !

همه به دنبال جایی بودند که قایم بشوند.

نظافت خودش را به شاخ ماه آویزان کرد.

خیانت خودش را داخل انبوهی از زباله ها مخفی کرد.

اصالت به میان ابر ها رفت.

هوس به مرکز زمین راه افتاد.



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, :: 17:4 :: توسط : عاطفه

سکوت وداع

نگاه تو چشمات یخ بسته....

مثل اینه که از دنیا قهر کرده باشی..

زیر بغلت بقچه ی وداع گرفته ای...

انگار که میخوای از تبارت جدا شی......

خواسته هات زیاده ،امیدت اندک...

گردنت مثل بنفشه ها هر زمان خم...

لبان بسته ات از هزار جا ترکیده...

با هزار زبان سکوت کردیو حرف نمیزنی..

 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:, :: 12:23 :: توسط : عاطفه

چقدر خسته ام

بار غم بر دوشم سنگینی میکند

دنیای تکراری،روزهای تکراری ولحظه ها....گاهی فکر میکنم فراموش شدم ،اما نه مگه میشه...

خداوند بنده هاشو دوس داره خودم خوندم تو کتابا

خب پس چی؟ چرا زندگیم تاریکه؟چرا من غمگینم...

چرا ساکتم چرا هیچ نمیخواهم؟؟؟؟؟؟

خدایا یعنی من اینقد خطاکارم؟؟؟؟؟؟

مرابه کدامین گناهم مجازات میکنی؟

چرا زندگی بر من لبخند نمیزند

چرا آخر کارهایم بمبسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدایا منو ببخش حرفهایم از خستگیست

کفر نمیگویم...................


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, :: 11:47 :: توسط : عاطفه

 یک روز می افتد ؛

آن اتفاق خوب را می گویم ...

من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛

هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...

 

 اللهم عجل لولیک الفرج


ارسال شده در تاریخ : جمعه 24 آذر 1391برچسب:, :: 11:22 :: توسط : عاطفه

   علل بروز افسردگی در زنان:

 

آمارها نشان می دهد که حدود 75 درصد موارد بستری در بیمارستان های روانی را انواع افسردگی ها تشکیل می دهند و به دلا یلی افسردگی در زنان دو برابر مردان است. عوامل زیستی و وراثتی، شخصیت فرد و عوامل محیطی در بروز افسردگی دخیل هستند و شیوه زندگی، شرایط بیولوژیک و عوامل خاصی مانند تولید مثل، هورمون‌های ژنتیک، بارداری، زایمان و یائسگی در افسردگی تاثیر دارند.

 زنان به ‌علت حساسیت‌های بالا، زود ‌رنج ‌بودن، عاطفه شدید و توجه زیاد به جزئیات ، بیشتر درمعرض احساسات و هیجانات منفی و بالاخره افسردگی هستند.

 همچنین از دیگر عواملی که زنان را به سمت افسردگی سوق می‌دهد، می‌توان به استرس و فشارهاییکه در بیرون از محیط خانه تحمل می‌کنند، اشاره کرد. زیرا امروزه به‌ علت هماهنگ نبودن وظایف همسری با وظایف مادری از یک سو و اشتغال زنان از سوی دیگر، فشار روحی مضاعفی به آنها وارد می‌شود. استرس‌های ناشی از عوامل محیطی، مشکلات اجتماعی و خانوادگی، تعصبات خاص فرهنگی و نبود شرایط تفریحی مناسب را از دیگر عوامل تشدید کننده افسردگی زنان و حتی مردان می توان برشمرد .



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 1:44 :: توسط : عاطفه

  در سمت توام

 دلم باران ، دستم باران

دهانم باران ، چشمم باران

روزم را با بندگی تو پا گشا می کنم ...

هر اذانی که می وزد

پنجره ها باز می شوند

یاد تو کوران می کند ...

هر اسم تو را که صدا می زنم

ماه در دهانم هزار تکه می شود ...

کاش من همه بودم
کاش من همه بودم

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:, :: 1:4 :: توسط : عاطفه

 

 

 

  عکس خدا در چشم عاشق است

قطره؛ دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش

   رو گفته بود، هر بار خدا می گفت :

 از قطره تا دریا راهیست طولانی

 راهی از رنج و عشق و صبوری،

 هر قطره را لیاقت دریا نیست!

قطره عبور کرد و گذشت

قطره پشت سر گذاشت

قطره ایستاد و منجمد شد

قطره روان شد و راه افتاد

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:, :: 12:12 :: توسط : عاطفه

  کسانیکه مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند،واجب است از مجتهد تقلید نمایند

تقلید در احکام،عمل کردن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلال زاده وعادل باشد و بنابر احتیاط واجب باید از مجتهدی باید تقلید کرد که حریص به دنیا نباشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد.

 مکارم:در مسائلی که مجتهدین اختلاف نظر دارند باید از اعلم تقلید کرد.

 زنجانی:از کسی باید تقلید کرد که موثق با سند باشد یعنی اشتباهش از متعارف بیشتر نباشد و کسی که حریص به دنیا باشد غالبا موثق نمی باشد زیرا حبِّ شدید به دنیا باعث اشتباه در تشخیص می گردد.

مجتهد و اعلم را از سه راه می توان شناخت: 

 1. آن که خود انسان یقین کند، مثل آن که از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.

2. آن که دو نفر عالم عادل که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن ویا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند،به شرط آن کهدو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 9 آذر 1391برچسب:, :: 15:54 :: توسط : عاطفه

 

 لحظه ی دیدار نزدیک است

باز من دیوانه ام، باز من مستم

 

                                           باز می لرزد دلم ، دستم

                                          باز گویی در جهان دیگری هستم

                                           های نخراش به غفلت گونه ام را تیغ!

                                            های نپریش صفای ذولفکم را دست!

                                                  ای نخورد و مست

                                                   باز من دیوانه ام


ارسال شده در تاریخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 14:47 :: توسط : عاطفه

  

 

باز هم یک جمعه ی بدون تو ،

باز هم همان تلخکامی قدیمی ؛

و باز هم قلبی مالامال دلتنگی ...

در عصری که بدون تو به غروب متصل می شود ...

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 17 آذر 1391برچسب:, :: 16:50 :: توسط : عاطفه

 پیرزنی برای سفیدکاری منزلش کارگری را استخدام کرد.

 وقتی کارگر وارد منزل پیرزن شد، شوهر پیر و نابینای او را دید و دلش برای این زن و شوهر پیر سوخت.
 اما در مدتی که در آن خانه کار می کرد متوجه شد که پیرمرد انسانی بسیار شاد و خوش بین است.
 او درحین کار با پیرمرد صحبت می کرد و کم کم با او دوست شد.
 در این مدت او به معلولیت جسمی پیرمرد اشاره ای نکرد.
 پس از پایان سفیدکاری وقتی که کارگر صورت حساب را به همسر او داد، پیرزن متوجه شد که هزینه ای که در آن نوشته شده خیلی کمتر از مبلغی است که قبلا توافق کرده بودند.
 پیر زن از کارگر پرسید که شما چرا این همه تخفیف به ما می دهید؟
 کارگر جواب داد: 
«من وقتی با شوهر شما صحبت می کردم خیلی خوشحال می شدم و از نحوه برخورد او با زندگی متوجه شدم که وضعیت من آنقدر که فکر می کردم بد نیست.
پس نتیجه گرفتم که کار و زندگی من چندان هم سخت نیست. به همین خاطر به شما تخفیف دادم تا از او تشکر کنم.» 
 پیرزن از تحسین شوهرش و بزرگواری کارگر منقلب شد و گریه کرد،
 
زیرا او میدید که کارگر فقط یک دست دارد

 

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:, :: 11:47 :: توسط : عاطفه

تعجیل در ظهور امام زمان عج

شفای بیماران {مخصوصا" بیماران لاعلاج}

برطرف شدن مشکلات همه

امرزش رفتگان

امرزش گناهان

براورده شدن دعای شما عزیزان (انشالله خدا خیرتونو در دعاتون قرار بده)

ثابت قدم شدن ما بر دین و ایین حق ، همون مکتب شیعی

شیعه مردن و شیعه زنده شدن همه ما

روسفید شدن ما در دنیا و اخرت

پیروزی و موفقیت شیعیان مسلمانان جهان

اشناء لله همه ما در زمره یاران مهدی ع باشیم

عافیت دنیا و اخرت همه مسلمانان

سلامتی پدران و مادران و فامیلهای ما، و امرزیده شدن گناه این عزیزان

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:, :: 13:10 :: توسط : عاطفه

سقراط حکیم

 روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متآثر است. علت ناراحتی اش را پرسید.

 پاسخ داد: “در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم.سلام کردم. جواب نداد و با بی اعتنایی و خود خواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.”

 سقراط گفت: چرا رنجیدی؟

 مرد با تعجب گفت: “خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.”

 سقراط پرسید: اگر درراه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می پیچد آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟

 مرد گفت: “مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم . آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.”

 سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟

 مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.

 سقراط گفت: همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی آیا انسان تنها جسمش بیمارمی شود؟ و آیا کسی که رفتارش نا درست است روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟ بیماری فکری و روان نامش غفلت است و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.

 پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هروقت آن لحظه بیماراست.کسی بدی می کند، درآن لحظه بیمار است

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, :: 21:24 :: توسط : عاطفه

  

نیا باران!

زمین جای قشنگی نیست!

 من از اهل زمینم ،

خوب می دانم که این جا جمعه بازاراست ،

و دیدم عشق رادر بسته های زرد کوچک نسیه می دادند ،

دراین جاقدرمردم رابه جو اندازه می گیرند ،

در اینجا شعرحافظ رابه فال کولیان دربه دراندازه می گیرند ،

نیا باران!

پشیمان می شوی !

 زمین جای قشنگی نیست .
. . !
 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 21:52 :: توسط : عاطفه

  

نامی‌ نداشت. نامش‌ تنها انسان‌ بود؛ و تنها دارایی‌اش‌ تنهایی.گفت: تنهایی‌ام‌ را به‌ بهای‌ عشق‌ می‌فروشم. کیست‌ که‌ از من‌ قدری‌ تنهایی‌ بخرد؟ هیچ‌کس‌ پاسخ‌ نداد. گفت: تنهایی‌ام‌ پر از رمز و راز است، رمزهایی‌ از بهشت، رازهایی‌ از خدا. با من‌ گفت ‌و گو کنید تا از حیرت‌ برایتان‌ بگویم.هیچ‌کس‌ با او گفت‌وگو نکرد.

و او میان‌ این‌ همه‌ تن، تنها فانوس‌ کوچکش‌ را برداشت‌ و به‌ غارش‌ رفت. غاری‌ در حوالی‌ دل. می‌دانست‌ آنجا همیشه‌ کسی‌ هست. کسی‌ که‌ تنهایی‌ می‌خرد و عشق‌ می‌بخشد.

او به‌ غارش‌ رفت‌ و ما فراموشش‌ کردیم‌ و نمی‌دانیم‌ که‌ چه‌ مدت‌ آنجا بود. سیصد سال‌ و نُه‌ سال‌ بر آن‌ افزون؟ یا نه، کمی‌ بیش‌ و کمی‌ کم. او به‌ غارش‌ رفت‌ و ما نمی‌دانیم‌ که‌ چه‌ کرد و چه‌ گفت‌ و چه‌ شنید؛ و نمی‌دانیم‌ آیا در غار خوابیده‌ بود یا نه؟

اما از غار که‌ بیرون‌ آمد بیدار بود، آن‌قدر بیدار که‌ خواب‌آلودگی‌ ما برملا شد. چشم‌هایش‌ دو خورشید بود، تابناک‌ و روشن؛ که‌ ظلمت‌ ما را می‌درید.

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, :: 20:37 :: توسط : عاطفه

 

«عبدالله بن الحسين» طفل شيرخوار امام حسين(عليه السلام) مشهور به «علي اصغر» بود. نام مادرش «رباب» دختر «امرء القيس بن عدي بن اوس بن جابر بن کعب بن عليم بن جناب بن کلب» بود. مادر رباب «هند الهنود» دختر «ربيع بن مسعود بن مضاد بن حصن بن کعب بن عليم بن جناب»(1) بوده است. در واقع «جناب» جد اعلاي پدري و مادري حضرت علي اصغر(عليه السلام) مي‌باشد.

عبدالله در مدينه النبي(عليه السلام) ولادت يافت.(2) سماوي مي‌گويد: اين که برخي گفته‌اند علي اصغر در کربلا ولادت يافته است، چندان درست نيست. در مدح رباب همسر گرامي او شعري به امام حسين(عليه السلام) داده شده است:

«اعمرك انني لاحب دارا                                     تكون بها سكينة والرباب

  احبهما و ابذل جل مالي                                   و ليس لعاتب عندي عتاب(3)

 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, :: 22:2 :: توسط : عاطفه



 ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهرا                  به لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا
 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبش                بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش
 


سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی

به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی


سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش

به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش


سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب

بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب


سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل

بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل


سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر

بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنج



 



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, :: 18:40 :: توسط : عاطفه

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ
همونایی که خنده هاشون گوش فلک رو کر می کنه … همونایی هستن که صدای گریه های آرومشونو حتی بالشتشون هم نمی شنوه …
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فراز و آدرس atefee.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 139
بازدید کل : 7307
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



Alternative content